حسن نوروزی: چیزی به نام ورزش معلولان در خوانسار وجود ندارد
تاریخ : 8-12-1394, 14:42
بازدیدها : 2758
به گزارش روابط عمومی هیات ورزش روستایی و بازی های بومی محلی استان اصفهان، روستای دوشخراط یکی از روستاهای شهرستان خوانسار است که علی رغم سرمای این روزهای زمستان حال و هوایش به گرمی دلهای مردم روستا است.
در و دیوار این روزهای روستای دوشخراط را هم که نگاه می کنی رنگ انتخابات به خود گرفته است و معلوم است که بازار برگزاری سخنرانی های کاندیداها در روستا گرم است.
آرزویی که در دل ما و مردم روستا وجود دارد این است که این بازار گرم رفت و آمد کاندیداها و قول هایی که به مردم شریف آن می دهند همیشه گرم بماند و البته که آرزو بر جوانان عیب نیست.
کوچه پس کوچه های این روستا را یکی یکی پشت سر گذاشتیم و از مردم روستا خانه یکی از اهالی آن را جویا شدیم.
این بار به سراغ یکی از جوانان خوب روستای دوشخراط رفتیم، جوانی که خیلی اتفاقی از حضور ویژه اش در هفتمین المپیاد فرهنگی ورزشی روستائیان استان اصفهان مطلع شدیم، حضوری که حتی مسئولان ورزشی استان را هم شگفت زده کرد.
در ادامه شما را با این جوان خوانساری بیشتر آشنا می کنیم.
چشمه سار: در ابتدا خود را معرفی کنید؟
حسن نوروزی هستم ۲۳ سال سن دارم و در حال حاضر دانشجوی ترم سه رشته کامپیوتر و نرم افزار دانشگاه آزاد خوانسار هستم.
چشمه سار: از نحوه معلولیت خود هم بگویید؟ آیا از این ناحیه احساس سختی و شکایت هم داشته اید؟
معلولیتم مادرزادی است اما تاکنون به فکرم نرسیده که به خدا شکایت کنم.
چشمه سار: چطور با ورزش های روستایی و بومی محلی آشنا شدید؟ پیش از این ورزش آیا در رشته ورزشی دیگری هم فعالیت کرده اید؟
از طریق رئیس هیات بازی های روستایی و بومی محلی خوانسار به رشته ورزشی بازی های بومی محلی آمدم و به مسابقات آن وارد شدم.
۲ سال هم والیبال نشسته در گلپایگان کار کردم، نحوه ورودم به والیبال نشسته هم از طریق معرفی یکی از دوستانم به تیم والیبال بود، اما به دلیل مسافت زیاد مجبور شدم این رشته ورزشی را رها کنم.
چشمه سار: شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ورزشی که دارید را بیان کنید؟
کوهنوردی شیرین ترین خاطره ام است حتی زمانی که برای زیارت به امامزاده محمد حسن رفته بودم به دلیل صعب العبور بودن مسیر این امامزاده بیشتر افرادی که در مسیر رفتن به آن قرار می گیرند از مسیر سخت آن دچار خستگی می شوند اما من با وجود وضعیت پایم سریع مسیر دشوار و پر پیچ و خم آن را طی کردم که موجب شگفتی اطرافیانم شده بود، اصولا کوهنوردی را دوست دارم.
خاطره تلخ هم خدا را شکر تاکنون نداشته ام.
چشمه سار: به غیر از تحصیل و ورزش کار دیگری هم انجام می دهید؟
در کشاورزی و دامداری هم کمک خانواده هستم و در فصل کشت و کار در زمین کشاورزی خانواده کار می کنم.
چند راس گوسفند هم داریم که در رسیدگی به آنها کمک خانواده هستم.
چشمه سار: چه آرزویی در زندگی دارید؟
بزرگ ترین آرزویم دیدار ضریح امام حسین علیه السلام و رفتن به کربلا است.
چشمه سار: مشوقین اصلی شما در زندگی چه کسانی هستند؟
مشوقین اصلی و پشتیبان های بزرگم پدر و مادر و خانواده ام بوده اند.
چشمه سار: به نظر شما آیا امکاناتی که باید برای معلولان در شهرستان تدارک دیده شود کافی است؟
گلپایگان بیش از خوانسار در خصوص تامین امکانات ویژه برای جانبازان و معلولان کار کرده است در خوانسار نیز به خصوص در زمینه ورزشی و رشته های ورزشی ویژه معلولان دچار کمبود هستیم به عنوان مثال رشته هایی مانند تیراندازی و والیبال نشسته در خوانسار برای معلولان وجود دارد.
در زمینه امکانات شهری تقریبا امکانات متناسبی در خوانسار وجود دارد.
چشمه سار: در مورد آینده شغلی خود و این که در آینده می خواهید به چه شغلی وارد شوید فکر کرده اید؟
چندان به کار اداری و پشت میز نشینی علاقه ندارم و بیشتر دوست دارم یک تولید کننده باشم، البته هنوز خیلی دقیق به آن فکر نکرده ام که می خواهم در آینده دست به چه کار تولیدی بزنم اما مسلما کار اداری انجام نخواهم داد.
چشمه سار: آیا به این فکر کرده اید که یک رشته ورزشی را به طور خاص و حرفه ای و در سطح قهرمانی ادامه دهید؟ موانع و مشکلاتی که برای رسیدن به این هدف دارید چیست؟
این برنامه را در ذهن دارم که در آینده در یک رشته ورزشی به طور خاص وارد شوم اما مشکل اصلی نبود امکانات ویژه معلولان است به خصوص نبود وسیله ایاب و ذهاب که بزرگ ترین مشکل است.
در مدت ۲ سالی هم که برای والیبال نشسته به گلپایگان می رفتم با هزینه شخصی خود رفت و آمد می کردم اما به دلیل همین مشکل از ادامه دادن رشته مورد علاقه ام بازماندم.
چشمه سار: چه توصیه ای به جوانان هم سن و سال خود دارید، افرادی که از نظر جسمی انسان های سالمی هستند اما هوز نتواسته اند هدفی در زندگی داشته باشند؟
به خدا به آنچه که نداده شکایت نکنیم بلکه به آنچه که داده فکر کنیم و شکر آنها را به جا آوریم و زمانی که قدر داشته های خود را بدانیم حسرت نداشته ها را نخواهیم خورد و فکر نداشته ها نیز را نباید کرد.
وجود پدر و مادر خوب، اخلاق خوب و حضور موثر در اجتماع همه اینها نعمات خداوند است و باید قدر آنها را دانست، نباید فکر انسان تنها معطوف به نگاه مردم باشد.
چشمه سار: مردم روستای دوشخراط چقدر با وضعیت شما کنار آمده اند؟ از مردم روستا راضی هستید؟
مردم روستای دوشخراط مردمانی مهربان، گرم و بسیار زحمت کش هستند و از همه مردم روستایم راضی هستم.
چشمه سار: چه صحبتی با پدر و مادر خود به عنوان مشوقین اصلیتان در زندگی دارید؟
خدا را شکر پدر و مادرم هیچ چیزی برایم کم نگذاشته اند و همیشه پشتیبان و مایه دلگرمی ام بوده اند و من دستشان را بایت زحماتشان می بوسم.
منزل گرم و صمیمی این خانواده روستایی را ترک کردیم و توشه مان از این چند دقیقه هم صحبتی این شد که عزت نفس، بلندی طبع و همت انسان را بر رفیع ترین قلل زندگی قرار می دهد و زمانی که جوان خود را با تحصیل، تهذیب و ورزش مانوس کند سختی ها و مشکلات زندگی یک به یک از پیش پا کنار رفته و زندگی فارغ از همه کاستی هایش معنای حقیقی خود را پیدا می کند.
در و دیوار این روزهای روستای دوشخراط را هم که نگاه می کنی رنگ انتخابات به خود گرفته است و معلوم است که بازار برگزاری سخنرانی های کاندیداها در روستا گرم است.
آرزویی که در دل ما و مردم روستا وجود دارد این است که این بازار گرم رفت و آمد کاندیداها و قول هایی که به مردم شریف آن می دهند همیشه گرم بماند و البته که آرزو بر جوانان عیب نیست.
کوچه پس کوچه های این روستا را یکی یکی پشت سر گذاشتیم و از مردم روستا خانه یکی از اهالی آن را جویا شدیم.
این بار به سراغ یکی از جوانان خوب روستای دوشخراط رفتیم، جوانی که خیلی اتفاقی از حضور ویژه اش در هفتمین المپیاد فرهنگی ورزشی روستائیان استان اصفهان مطلع شدیم، حضوری که حتی مسئولان ورزشی استان را هم شگفت زده کرد.
در ادامه شما را با این جوان خوانساری بیشتر آشنا می کنیم.
چشمه سار: در ابتدا خود را معرفی کنید؟
حسن نوروزی هستم ۲۳ سال سن دارم و در حال حاضر دانشجوی ترم سه رشته کامپیوتر و نرم افزار دانشگاه آزاد خوانسار هستم.
چشمه سار: از نحوه معلولیت خود هم بگویید؟ آیا از این ناحیه احساس سختی و شکایت هم داشته اید؟
معلولیتم مادرزادی است اما تاکنون به فکرم نرسیده که به خدا شکایت کنم.
چشمه سار: چطور با ورزش های روستایی و بومی محلی آشنا شدید؟ پیش از این ورزش آیا در رشته ورزشی دیگری هم فعالیت کرده اید؟
از طریق رئیس هیات بازی های روستایی و بومی محلی خوانسار به رشته ورزشی بازی های بومی محلی آمدم و به مسابقات آن وارد شدم.
۲ سال هم والیبال نشسته در گلپایگان کار کردم، نحوه ورودم به والیبال نشسته هم از طریق معرفی یکی از دوستانم به تیم والیبال بود، اما به دلیل مسافت زیاد مجبور شدم این رشته ورزشی را رها کنم.
چشمه سار: شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ورزشی که دارید را بیان کنید؟
کوهنوردی شیرین ترین خاطره ام است حتی زمانی که برای زیارت به امامزاده محمد حسن رفته بودم به دلیل صعب العبور بودن مسیر این امامزاده بیشتر افرادی که در مسیر رفتن به آن قرار می گیرند از مسیر سخت آن دچار خستگی می شوند اما من با وجود وضعیت پایم سریع مسیر دشوار و پر پیچ و خم آن را طی کردم که موجب شگفتی اطرافیانم شده بود، اصولا کوهنوردی را دوست دارم.
خاطره تلخ هم خدا را شکر تاکنون نداشته ام.
چشمه سار: به غیر از تحصیل و ورزش کار دیگری هم انجام می دهید؟
در کشاورزی و دامداری هم کمک خانواده هستم و در فصل کشت و کار در زمین کشاورزی خانواده کار می کنم.
چند راس گوسفند هم داریم که در رسیدگی به آنها کمک خانواده هستم.
چشمه سار: چه آرزویی در زندگی دارید؟
بزرگ ترین آرزویم دیدار ضریح امام حسین علیه السلام و رفتن به کربلا است.
چشمه سار: مشوقین اصلی شما در زندگی چه کسانی هستند؟
مشوقین اصلی و پشتیبان های بزرگم پدر و مادر و خانواده ام بوده اند.
چشمه سار: به نظر شما آیا امکاناتی که باید برای معلولان در شهرستان تدارک دیده شود کافی است؟
گلپایگان بیش از خوانسار در خصوص تامین امکانات ویژه برای جانبازان و معلولان کار کرده است در خوانسار نیز به خصوص در زمینه ورزشی و رشته های ورزشی ویژه معلولان دچار کمبود هستیم به عنوان مثال رشته هایی مانند تیراندازی و والیبال نشسته در خوانسار برای معلولان وجود دارد.
در زمینه امکانات شهری تقریبا امکانات متناسبی در خوانسار وجود دارد.
چشمه سار: در مورد آینده شغلی خود و این که در آینده می خواهید به چه شغلی وارد شوید فکر کرده اید؟
چندان به کار اداری و پشت میز نشینی علاقه ندارم و بیشتر دوست دارم یک تولید کننده باشم، البته هنوز خیلی دقیق به آن فکر نکرده ام که می خواهم در آینده دست به چه کار تولیدی بزنم اما مسلما کار اداری انجام نخواهم داد.
چشمه سار: آیا به این فکر کرده اید که یک رشته ورزشی را به طور خاص و حرفه ای و در سطح قهرمانی ادامه دهید؟ موانع و مشکلاتی که برای رسیدن به این هدف دارید چیست؟
این برنامه را در ذهن دارم که در آینده در یک رشته ورزشی به طور خاص وارد شوم اما مشکل اصلی نبود امکانات ویژه معلولان است به خصوص نبود وسیله ایاب و ذهاب که بزرگ ترین مشکل است.
در مدت ۲ سالی هم که برای والیبال نشسته به گلپایگان می رفتم با هزینه شخصی خود رفت و آمد می کردم اما به دلیل همین مشکل از ادامه دادن رشته مورد علاقه ام بازماندم.
چشمه سار: چه توصیه ای به جوانان هم سن و سال خود دارید، افرادی که از نظر جسمی انسان های سالمی هستند اما هوز نتواسته اند هدفی در زندگی داشته باشند؟
به خدا به آنچه که نداده شکایت نکنیم بلکه به آنچه که داده فکر کنیم و شکر آنها را به جا آوریم و زمانی که قدر داشته های خود را بدانیم حسرت نداشته ها را نخواهیم خورد و فکر نداشته ها نیز را نباید کرد.
وجود پدر و مادر خوب، اخلاق خوب و حضور موثر در اجتماع همه اینها نعمات خداوند است و باید قدر آنها را دانست، نباید فکر انسان تنها معطوف به نگاه مردم باشد.
چشمه سار: مردم روستای دوشخراط چقدر با وضعیت شما کنار آمده اند؟ از مردم روستا راضی هستید؟
مردم روستای دوشخراط مردمانی مهربان، گرم و بسیار زحمت کش هستند و از همه مردم روستایم راضی هستم.
چشمه سار: چه صحبتی با پدر و مادر خود به عنوان مشوقین اصلیتان در زندگی دارید؟
خدا را شکر پدر و مادرم هیچ چیزی برایم کم نگذاشته اند و همیشه پشتیبان و مایه دلگرمی ام بوده اند و من دستشان را بایت زحماتشان می بوسم.
منزل گرم و صمیمی این خانواده روستایی را ترک کردیم و توشه مان از این چند دقیقه هم صحبتی این شد که عزت نفس، بلندی طبع و همت انسان را بر رفیع ترین قلل زندگی قرار می دهد و زمانی که جوان خود را با تحصیل، تهذیب و ورزش مانوس کند سختی ها و مشکلات زندگی یک به یک از پیش پا کنار رفته و زندگی فارغ از همه کاستی هایش معنای حقیقی خود را پیدا می کند.